نتایج جستجوی عبارت «منصور منصوری حاج خلیل رحمتی مصطفی گلسرخ 27/8/1365 محمد خسروی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید بهرام ایازی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون و من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی، عشقته و من عشقته، قتلته و من قتلته، فعلی دیته و من علی دیته، انا دیته. ( حدیث قدسی ) هر کس مرا طلب کند، خواهد یافت و هر کس مرا یابد، خواهد شناخت و هر کس که مرا شناسد، دوستدارم خواهد شد و هر کس دوستدارم شد، عاشقم خواهد شد و هر...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد می‌کنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید احمدرضا نصیرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمدرضا نصيرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم اجعلنا من الطالبین بدم المقتول بکربلا . خداوندا! ما را از خون خواهان کشته کربلا قرار ده. با سلام بر منجی عالم بشریت و ولی‌عصر(عج) که با آمدن ایشان جهان را از عدل گلستان می‌کند و زمین را از هر ظلمی و جوری پاک می‌کند. سلام و درود بر امام حسین(ع) که تمام هستی خود را، حتی طفل شش ماهه خود را فدای اسلام و کتاب خدا کرد. سلام و دورد بر رهبر عزیزمان، خمینی بت‌شکن...
اعزام به اهواز جهت کمک به رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نی‌ریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نی‌ریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
مرارتها و مشقت های عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای محمد زاده در مورد مشقاتی که رزمندگان شهرستان نی‌ریز در این عملیات متحمل شدند می‌گوید‌: بچه‌ها اصلا" سنگر اجتماعی نداشتند‌، بلکه گودالی حفر کرده بودند و شبها در این گودالها، پلاستیکی روی خودشان می‌کشیدند تا کمتر خیس شوند و به این شکل استراحتی می‌کردند. از نظر غذا هم فقط غذای سرد مثل کنسرو و کمپوت داده می‌شد، آن هم شب هنگام ماشین تدارکات می‌آمد غذای سرد را تحویل می‌داد و بر می‌گشت. از نظر آب هم از آب...
مرحله دوم عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
نیروهای گردان علی‌رغم خستگی ناشی از مرحله اول و شهادت تعداد زیادی از نیرو‌ها و مجروح شدن تعدادی دیگر؛ از جمله فرماندهی گردان‌، در مرحله دوم عملیات بر اساس دستور فرماندهی حضور می‌یابند. در این مرحله قرار بود ابتدا گردان فجر عمل کند و سپس گردان کمیل عملیات را ادامه دهد‌. هدف؛ عبور از نهر جاسم و ضربه به نیروهای دشمن بود‌. امّا رزمندگان فجر موفق به انجام عملیات نشده و نیروهای گردان کمیل وارد عمل می شوند...
خاطراتی از شهدا و رزمندگان در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهه‌های جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار‌، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم.‌ امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم‌. امّا از برخی موارد نمی‌توان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها ‌که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بوده‌اند‌، اکتفا می‌کنیم‌. نخستین مورد‌، حالات سردار شهید حسین عیدی...
گفتن کلمه‌ای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچه‌ها شهید و مجروح شدند‌. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت ‌‌می‌کردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
مرحله اول عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آری! بچه‌ها باشور و نشاط و با سرعت هر چه تمامتر خود را به منطقه عملیاتی شلمچه رساندند و وارد مرحله اول عملیات در شامگاه 19/10/1365 شدند‌. بخوانید شرح این مرحله از عملیات را از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان را عهده دار بوده است‌: تا رسیدن به خط دشمن، یک منطقه آبگرفته جلوی ما قرار داشت‌. ما باید حدود 6 کیلومتر را روی آب با قایق می‌رفتیم تا به دژ شلمچه یعنی خط اول دشمن می‌رسیدیم‌....
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی‌اصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانواده‌ای مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. پدرش سال‌ها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت می‌کرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک می‌ریخت و دل را به عشق آنان جلا می‌داد. آن‌ها فرزند نورس را «علی‌اصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علی‌اصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...